عاشقانه های من

متن مرتبط با «انتظارها» در سایت عاشقانه های من نوشته شده است

چشم انتظارها

  • رفتم معاینه .یعنی مردم و زنده شدم.خیلیییییییییییییییییییی بد بود خیلییییییییییی.حیف که نمیشه اینجا خیلی چیزا رو نوشت.ولی خوبیش این بود که دکتر امیدوارم کرد به زایمان طبیعی.مشکلی هم نبود اصلا. همه شاکی ان از دستم و میگن چرا نمیزایی.خخخخخهمه منتظر!دیگه بابا هم صداش دراومده.همه یجور بهم نگا می کنن که ای بابا بقول آجی فاطمه مگه فیلی که انقدر طولانی شده بارداریت.ههههههههه همه اینا بخاطر اینه که از 7 ماهگی بهم گفته بودن ممکنه زایمان زودرس داشته باشی و همه به هول و ولا افتاده بودن.حالا دو سه روز دیگه 40 هفته هم تموم میشه و تارا خانوم انگار خیلی جاش اون داخل خوبه. هر چند وقت یبار یه سری دردها و انقباض,چشم,انتظارها ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها