خونه

ساخت وبلاگ
خونه بغلیمون رو دارن خراب می کنن.توی این هفته ها صدای پتک رو مغزمه،بارها ناجور با فروریختن هر دیوار هول خوردم و تا ساعتها تپش قلب داشتم  و  از قضا خونه مامان اینا هم دوس ندارم بمونم!کلا خونه خودمون راحت ترم و استرسم کمتره.

بابا برای چندمین بار در مورد خونه باهامون صحبت کرد و پیشنهاد داد که وقتی اردیبهشت و خرداد قراردادمون اینجا تموم شد بریم اونجا بشینیم.مهدی هم خیلی شرمنده محبت های  بابام شد و کلی تشکر کرد و گفت که می دونه منبع درامد بابام اجاره اون خونه است.مگر اینکه ماهم بیایم اونجا اجاره بدیم که قاعدتا نمی تونیم به اون اندازه اجاره بدیم.بابا هم برا اینکه ما معذب نباشیم گفت شما بیاین من درستش می کنم!

عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhana65d بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 23:08